آنچه در ادامه می خوانید متن ترجمه شده از مصاحبه کیپ آلن در برنامه رادیویی "خلاصه اخبار دنیا از کلیسای لوتران" با دکتر تیموتی فرنیش، محقق تاریخ اسلام و اخرالزمان اسلامی می باشد. همانطور که در برخی احادیث اسلامی اشاره شده است، وقوع دو خورشیدگرفتگی و ماه گرفتگی در یک ماه رمضان یکی از نشانه های غیر حتمی ظهور حضرت مهدی (عج)، اتفاقی که از نظر نجومی بنظر غیرممکن می رسد. ولی در تحقیقی اخیرا دانسته شده است که مشابه این اتفاق (یک خورشید گرفتکی کلی و یک ماه گرفتگی جزئی) در سال 2027 اتفاق می افتد و همین موضوع دستمایه این گفتگوی رادیویی شده است.
در روزهایی که داعش بسیاری از مناطق تحت تصرف خود در سوریه و عراق را از دست رفته می بیند و به نظر می رسد در این منطقه جغرافیایی به پایان راه رسیده باشد، دولت جمهوری خواه آمریکا –که حمایت شدید اوانجلیستهای افراطی را به همراه دارد- دوباره با اهداف سیاسی و مذهبی متعدد چشم طمع به حضور در این منطقه پیدا کرده و در این راه حمایت از گروه های تروریستی در سوریه و نیز فشار شدید بر دولت سوریه و نیز عراق را در دستور کار قرار داده است. مقاله زیر –که البته بیش از یکسال پیش منتشر شده- به واقعیتهایی از تشابه نگاه آخرالزمانی داعش و اوانجلیستهای آمریکایی می پردازد که شاید در ابتدای امر چندان به چشم نیاید ولی ممکن است با همسو شدن برخی از این اهداف و البته جنگ افروزی های اخیر آمریکا، آینده ای خونین و تاریک را در این منطقه رقم بزند. جالب آنست که نویسنده مقاله یک روزنامه نگار یهودی است!
«در چهار گوشه ی دنیا به ندرت میتوان بحرانی را یافت که ارتباطی به مسلمانان نداشته باشد. افغانستان، پاکستان، هند، چچن، بوسنی، کشمیر، تونس، مراکش، لیبی، مصر، عربستان سعودی، یمن، سوریه، لبنان، نیجریه، سودان و سومالی همگی به نوعی درگیر بحران اسلامی هستند. اکنون دنیا در آستانه جنگ بزرگ جهانی دیگری قرار دارد؛ «جنگ با تروریسم» و غالبا در کشورهای اسلامی. چرا؟ چون اسلام به پیروانش وعده تسلط بر دنیا در آخرالزمان را داده است. در نگاه مسلمانان رهبر این حرکت جهانی «مهدی» است.» اینها تنها عباراتی از کتاب «مهدی، منجی ربوده شده» می باشد.
«هیچگاه سابقه نداشته که تیتر رسانه ها اینچنین نامطلوب باشد، فرهنگها اینگونه فرو ریخته و فساد اخلاقی در سراسر جهان بگسترد. چه اتفاقی بر روی زمین در حال وقوع است؟ بعد از هریک از این اتفاقات ناگوار، بسیاری این سوال را بر زبان می آورند: آیا وضع جهان همین گونه باقی خواهد ماند؟ و جایگاه خدا در همه این اتفاقات کجاست؟» اینها همه بخشی از توصیف کتاب «آیا این پایان کار است؟» نوشته دکتر دیوید جرمایاست. کتابی که با وجود گذشت تنها دو ماه از انتشار، به فروش خیره کننده ای دست یافته است...
انتخاب دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهور در انتخابات اخیر آمریکا، خبری غیرمنتظره و تاحدی شوک آور برای سیاستمداران، رسانه ها، بازارهای اقتصادی و ... بود. فارغ از تمامی اظهارنظرهای صورت گرفته توسط افراد و رسانه ها در مورد چرایی و پیامدهای این انتخاب، نگاه جدیدی نیز در این باره در برخی محافل و بنگاه های رسانه ای عنوان و تبلیغ می شود و آن هم جایگاه این انتخاب و تاثیر آن در فرارسیدن پایان دنیاست. آیا با آمدن ترامپ، قطار آخرالزمانی به ایستگاه پایانی خود می رسد؟
در مقاله زیر، مصطفی آکیول -فعال رسانه ای مشهور ترکیه ای- به بررسی نگاه آخرالزمانی اسلام و مشکلی که به تبع سوء استفاده جریانهای تکفیری همچون داعش و النصره از آن به وجود آمده می پردازد. با توجه به جایگاه نظرات آکیول و انتشار این مقاله در مهرماه 1394 در مجله نیویورک تایمز، این مقاله اهمیت قابل توجهی پیدا می کند.
«کشورهای غربی –به ویژه آمریکا- داعش را اصلی ترین تهدید موجود در خاورمیانه می دانند و عزم خود را برای مقابله با آن جزم کرده اند. این در حالی است که مخاطره آمیزترین تهدید آینده برای خاورمیانه و جهان غرب، ایران هسته ای است که 4 مؤلفه را در خود جمع کرده است: شیعه بودن، قدرت نظامی، جمعیت 80 میلیونی و اعتقاد به امام زمان.» اینها بخشی از مقاله ای است که یکی از مدیران ارشد اسرائیل در لس آنجلس تایمز نگاشته است.
در نوشته پیشین، به نگاه منفی برخی صاحب نظران مذهبی مسیحی –به ویژه از مذهب پروتستان- به دین اسلام در آخرالزمان اشاره شد. این نظرات تا پیش از تشکیل کشور آمریکا و قدرت یافتن مذهب پروتستان بیشتر معطوف به زوال قدرت اسلام پیش از ظهور مسیح بودند. چنانکه در این بخش از نوشتار می بینیم شکل گیری نگاه افراطی و تقدیرگرایانه در میان مذهب پروتستان، باعث رشد شدید تفسیر پیشگوییهای کتاب مقدس می شود. طی این روند، باب جدیدی در نگاه به اسلام در نزد محافظه کاران پروتستان گشوده می گردد که گرچه در ابتدا نگاه ایشان به شوروی سابق به عنوان نماد شر در آخرالزمان معطوف می شود، ولی به تدریج و به خصوص در چند دهه اخیر، این نگاه و تبلیغات منفی، رنگی ضداسلامی به خود می گیرد. در ادامه به صورتی دقیقتر تاریخ شکل گیری این نگاه جدید را به قلم توماس اس کید مرور می کنیم:
از آن زمان که مسیحیان روم، اعراب مسلمان را در کنار مرزهای خود دیدند و رشد روزافزون اسلام را در سرزمینهای مختلف به چشم خویش نگریستند، رقابت و تقابلی میان این دو دین شکل گرفت و تا آنجا پیش رفت که از طرفی مبلغان مذهبی هر دو دین، تمام همت خود را برای تبلیغ در سرزمینهای جدید به کار بستند و از سوی دیگر در عرصه های سیاسی نیز گهگاه شمشیر به هم کشیدند که اوج آن در جنگهای صلیبی، رخ نمود.
در چند سده اخیر گرچه تقابل نظامی با نام مذهب میان پیروان این دو دین کمتر به چشم می خورد، ولی جنگ جدیدی در عرصه عقیدتی و فکری شکل گرفته که رنگ و بویی آخرالزمانی دارد. یعنی بخشی از پیروان یک دین، آیین دیگر را دشمن آخرالزمانی خود می دانند و در طرف دیگر هم، منجی دین رقیب را ضدمنجی خویش می شمارند. نوشتار زیر تاریخ شکل گیری چنین دیدگاهی را علیه اسلام در میان مسیحیان به ویژه پروتستانها به خوبی بیان می کند...
در پی معرفی اسلام به عنوان نماد شر توسط برخی نویسندگان اوانجلیستی در سالیان اخیر، سوالی مهم ذهن مخاطبان این دیدگاه را به خود مشغول داشته مبنی بر اینکه «با وجود بدیهای بسیاری که برای عقاید و احکام دین اسلام توسط این نویسندگان ادعا می شود، چرا این دین در چند دهه اخیر اینگونه در جهان در حال رشد بوده و به تدریج جای دین مسیحیت را می گیرد؟» و «اگر دین اسلام، آیینی باطل و شیطانی است، چرا مطابق بسیاری آمارهای منتشر شده، در جوامع مختلف جهان و به ویژه کشورهای غربی، مواجه با اقبال مردم به این دین هستیم» نویسندگان اوانجلیست در پی پاسخ به این سوالات مهم، به تکاپو افتاده و ایده هایی را در قالبهای مختلف رسانه ای ابراز نموده اند که از جمله آنها رالف استایس در کتاب «از یازده سپتامبر تا 666» و سایت «جایگاه اسلام در طرح خداوند برای آخرالزمان» است.
دکتر دیوید پاول جرمایا (David Paul Jeremiah) نویسنده، استاد دانشگاه و یکی از فعالترین کشیشان اوانجلیستی آمریکاست.[1] این کشیش 75 ساله کالیفرنیایی و صاحب برنامه تلویزیونی “نقطه عطف” (Turning Point)، کتب بسیار متعددی در زمینه باورهای مسیحیت اوانجلیستی نگاشته که تنها در یکی از سایتها به 35 عدد از آنها اشاره شده است![2] جالب آنست که موضوع بسیاری از کتب او پیشگوییهای آخرالزمانی است. از جمله آخرین کتب او در این رابطه کتاب « آیا این پایان کار است؟: علائم مشیت الهی در دنیای مضطرب امروز» (Is This the End?: Signs of God's Providence in a Disturbing New World)[3] می باشد. این کتاب 240 صفحه ای که در 4 اکتبر 2016 (13 مهر 1395) منتشر شده است، در فاصله کوتاهی رکورد فروش را شکست و رتبه اول فروش را در سایتهای اینترنتی همچون آمازون به دست آورد.[4]
همانگونه که مشاهده می شود در بخش مربوط به «آخرتشناسی مسیحی» در سایت آمازون (در تاریخ 4/12/2016)[5] نسخه های مختلف کتاب «آیا این پایان کار است؟» رتبه اول، ششم و هشتم را از آن خود کرده است!
در این کتاب به موضوعات مختلفی همچون تروریسم، داعش و اسلام افراطی، روسیه جدید، خونریزی ها در مرزهای آمریکا، جوامع متلاشی از یکدیگر و ... پرداخته شده و همچون بسیاری دیگر از همگِنان خود، این موارد را نشانه ای از «آمدن مسیح» معرفی نموده است.
نکته قابل توجه در این کتاب، پرداختن به باور مسلمانان در زمینه آخرالزمان و منجی مورد انتظار اسلام (مهدی) است. به عنوان مثال به بخشی از کتاب در این مورد توجه فرمایید: (متن مختصر شده است)
مسیح به ما وعده داده که بازخواهد گشت (متی 6:10) و حکومت هزارساله و عادلانه خود را بر روی زمین برقرار خواهد نمود. با کمال تعجب اسلام نیز در نگاه آخرالزمانی خود الگوی مشابهی را عرضه نموده است: بازگشت مهدی یا منجی خویش و برقراری خلافت جهانی توسط او براساس قانون شریعت. به نظر می رسد این دو نگاه با یکدیگر هم راستاست ولی در واقع چنین نیست... هدف نهایی اسلام اساسا از مسیحیت متفاوت است. هدف اسلام ایجاد یک خلافت الله سالارانه توسط امام دوازدهم (دوازدهمین جانشین محمد) است.
نویسنده در ادامه به داعش و ایران به عنوان دو گروه و کشور اسلامی که به این عقیده پایبند و در جهت تحقق آن حرکت می کنند، می پردازد:
هدف داعش از ایجاد جنگ و خونریزی، فراهم کردن شرایط ظهور مهدی و استقرار خلافت او در جهان است.... ایران نیز نمونه کامل یک حکومت الله سالارانه است و عناصر حکومتی خود را بر این مبنا شکل داده است.
وی در این کتاب، به جایگاه باور به ظهور امام مهدی ع در میان همه مسلمانان پرداخته و تفاوتها و شباهتهای میاه نگاه سنی و شیعی در این زمینه را گوشزد می کند و چنین می نویسد:
تقویم فرجامخواهانه اسلامی دقیق نیست اما همه مسلمانان در زمینه وقوع رویدادهای زیر در آخرالزمان اتفاق نظر دارند:
از آنجا که نبرد نهایی بین اسلام و جهان (!) باعث می شود تا مهدی {زودتر} ظهور کند، همه گروه های مسلمان شبه نظامی، ایجاد خشونت و کشمکش در این روزگار را به عنوان راهی برای فرارسیدن آن روز متصور هستند. حتی سربازان داعشی حضور در این نبرد را گزینه ای برد-برد می بینند چراکه در صورت کشته شدن مستقیم به بهشت می روند و در صورت پیروزی نیز باعث آماده سازی شرایط ظهور مهدی می شوند.
دیوید جرمایا در کنار دونالد ترامپ رییس جمهور منتخب آمریکا در 2016
نکته ها:
در زمینه مطالب مندرج در کتاب فوق الذکر، مطالب زیر قابل توجه و تأمل است:
نگاهی به فعالیتهای نوشتاری و سخنرانیهای متعدد و پرشمار نویسندگان و کشیشان اوانجلیستی همچون دیوید جرمایا، مارک هیچکاک، جان هاگی و ... نشان می دهد تلاش این طیف فکری سیاسی/مذهبی در آمریکا و کشورهای غربی در سالیان اخیر از تب و تاب نیفتاده و با خط سیری مشخص همچنان به پیش می رود. جالب آنست که این افراد در این مسیر بسیار پرکار بوده و علی رغم حضور مستمر در برنامه های تلویزیونی و رسانه ای، در بُعد نوشتن کتاب نیز فعالند. (هیچکاک با بیش از 37 کتاب، جرمایا با 35 کتاب و هاگی با بیش از 20 کتاب) این کتابها اگرچه ظاهری مذهبی دارند، ولی همگی با مشی سیاسی خاصی همراهند که دفاع بی قید و شرط از اسرائیل، دشمنی صریح با اسلام، فعالیت تخریبی شدید علیه ایران و اخیرا روسیه و ... از جمله مشترکات بسیاری از این نوشتارهاست. متاسفانه برخی از این کتب در جامعه غربی به ویژه آمریکا از مخاطب بسیار بالایی برخوردار می شوند و تیراژهایی حتی تا 50 میلیونی از آنها به فروش رفته است!
متاسفانه باید اعتراف نمود به دلیل کمبود منابع مکتوب و تولیدات رسانه ای در زمینه مباحث آخرالزمانی در اسلام از سویی و تحریم رسانه های اصیل اسلامی در غرب از سوی دیگر، میدان برای تبلیغ غلط و جهت دار –ناشی از جهل یا تعمد- از آموزه های اسلامی برای نویسندگان و گویندگان غربی فراهم آورده است. چنانچه در بخشی از کتاب فوق الذکر مشاهده گردید مطالبی در مورد نگاه آخرالزمانی اسلام توسط نویسنده بیان شده که جای تامل و تعجب دارد. به عنوان مثال هم سو بودن نگاه آخرالزمانی داعش و ایران، اعتقاد همه مسلمانان به نبرد آخرالزمانی در منطقه دابق سوریه (که تنها داعش آنرا تبلیغ می نماید)، امام دوازدهم دانستن مهدی علیه السلام (که تنها باورداشت شیعه و عده کمی از اهل سنت می باشد) و تمرکز بیش از حد به دجال و نقش او در نگاه آخرالزمانی اسلام از جمله مواردی است که یا نشان از کم اطلاعی نویسنده دارد و یا تعمدا و با هدف خاصی این تمایزات مخفی شده است.
علی رغم اینکه غالب کتابهای آخرالزمانی انتشار یافته در سالیان اخیر در آمریکا، به اسلام به عنوان خطر اصلی و دشمن آخرالزمانی نگریسته و این خط فکری را تبلیغ می نمایند، متاسفانه پاسخ درخور و شایسته ای از جانب صاحب نظران و دغدغه مندان اسلامی به این موضوع داده نشده است. شاید نگاشتن چند کتاب دقیق و حساب شده از جانب تعدادی از نویسندگان شناخته شده مسلمان در این رابطه بتواند بارقه امیدی در فضای غبارآلود و ساختگی علیه اسلام در غرب ایجاد نماید.
تحقیق و پژوهش: زهیر دهقانی آرانی
[1] - www.davidjeremiah.org
[2] - https://en.wikipedia.org/wiki/David_Jeremiah
[3] - https://www.amazon.com/This-End-Signs-Providence-Disturbing/dp/0718079868
[4] - لازم به ذکر است بخشی از موفقیت این کتاب را باید مدیون سایت تبلیغی آن (http://isthistheend.com) دانست.
[5] - https://www.amazon.com/gp/bestsellers/books/172812/ref=pd_zg_hrsr_b_3_4_last